اگر به این شکل نگاه کنیم می فهمیم که به جز کشورهایی مانند تایلند و یا آرژانتین بقیه کشورها از خط رگرسیون فاصله میگیرند مانند کشور کره که در بالاترین سطح وجود دارد.
در سال ۱۹۹۰ میانگین منطقه ای محصول ناخالص داخلی سرانه در شرق آسیا مانند کشورهای چین اندونزی تایلند کمتر از یک سوم آن در آمریکای لاتین است،در حالیکه میانگین نسبت به ثبت نام در مدارس ۱۰ درصد بالاتر بوده است. اما دلیل آن که نمی توانیم بگوییم میزان بالای سرمایه گذاری در آموزش سبب عملکرد عالی رشد اقتصادی در کشورهای شرق آسیا شده این است که عوامل زیر بنایی سرمایه گذاری بالای آموزشی هنوز به صورت کامل شناسایی نشده است. اگر به شکل ها دقت کنیم می فهمیم که هر چند بین محصول ناخالص ملی سرانه و همچنین نسبت ثبت نام در مدارس امید به زندگی همبستگی وجود دارد اما مقدار این همبستگی در شکل های بالا بسیار پایین است و نزدیک ۳۷ صدم می باشد و یا در رابطه با بخش امید به زندگی ۰.۷۸ می باشد که این رقم بسیار پایین است و دلیل این مقدار پایین آن است که ما این میانگین ها را در مقاطع ابتدایی و متوسطه را بررسی کردیم و در اکثر کشورها به ویژه اقتصاد های پردرآمد والدین به اجبار و با توجه به آن که درآمد بالایی دارند کودکان را در مقاطع ابتدایی و متوسط ثبت نام می نمایند و در این کشورها دو میانگین ، به ۱۰۰ درصد نیز میرسد اما این تغییرات بهبود در آموزش را منعکس نمی کند، و این عامل یعنی ناکافی بودن متغیر های رفتاری در اقتصاد های پر درآمد باعث می شود تا این کشورها در زیر رگرسیون قرار گیرند. نکته دیگر آنکه در کشورهای افریقایی هر چند که میزان درآمد و رشد محصول ناخالص ملی سرانه پایین است اما ثبت نام در مدارس آنها بالاست،چون که این کشورها می خواستند با یک برنامه ریزی کوتاه مدت ،اما با سرمایه گذاری بیش از حد،دست داشتن که پا به پای کشورهای توسعه یافته حرکت کنند که نتیجتاً سرمایه گذاری آموزشی برای سهم رشدی معنی دار در آفریقا به شدت با شکست مواجه شد. از طرفی سرمایه گذاری در امر آموزش و پرورش زمانی بهرهوری را افزایش می دهد که با سرمایه های مری هم ترکیب شود. مثلاً ساخت ماشین آلات پیچیده احوالی و کشاورزی که موجب افزایش بهره وری در صنعت مربوطه می شود. در کشور آفریقا نیز همین سرمایه مرئی کمبود داشت. در واقع افریقا باید ابتدا سرمایهگذاری خود را در سرمایه مرعی افزایش می داد و سپس به سمت سرمایه گذاری در بخش آموزش و پرورش می فت. هرچند که هنوز هم برای این کشورها دیر نشده است زیرا میزان انباشت سرمایه گذاری در امر آموزش و پرورش بالاست با افزایش سرمایهگذاری در سرمایه مرئی میتوان کمبود های قبلی را نیز جبران کرد. برای انجام این کار نیز نیازمند اصلاحات اساسی در بخش تحول نظام انگیزشی ورزشی و همچنین تحول در قوانین و مقررات نهاد ها و سازمان ها می باشد.